قلـــــــمرو
بـــــــیا از قلـــــــمروأت دفــــــاع کـن ،
دارند فتحـــــــم می کنند غـــ ـــ ــــم ها …
خوش به حالت که منو یادت نیست ...
خوش به حالت که فراموشت شد ...
خوش به حالت که از این تاریکی ....
یه ستاره سهم آغوشت شد ...
خوش به حالت که دلت آرومه ...
خوش به حالت که پریشون نیستی ...
خوش به حالت که منو یادت نیست ....
خوش به حالت که پشیمون نیستی ....!
یخ کردم ...
ببند در دلت را ...
که به روی همه باز است !!!
یخ کردم ...
اطلاع ثانوی
گِل گرفته ام تا اطلاع ثانوی در قلبم را ،
لطفا کسی نگوید “ دوستم داشته باش ”
این یک قلم جنس را نداریم ... !
تمام شد ...
من تعطیلم !
زیر همه دنیا ...
معلممان میگفت :
زیر کلماتی که نمیدانید خط بکشید
حالا بعد از این همه سال ...
این همه عمر
این همه کتاب ...
به زیر همه دنیا خط میکشم
زنـدگـی
روی زمــیــنــی زنـدگـی مـی کــنــیــم
که خــودش رو " جــــو " گرفته !
تــکـلـیـف آدمـــاش که دیگه مــعــلـومه ....!
درد
راستش را بخــواهی
دیـــگر منتظر آمدن “ تــو ” نیستم …
منتظر “رفتـــن” خودم هستم …
قلبــم پیرزنی هفتاد ساله است !
زانـــوهایش درد میکند …
خنجر
بی حس شده ام…
بی حس شده ام از درد !
از بغــض !
فقط گاهـی …
خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را.
اگه تو دیپلم "خیانت" داری...
من دکترای "انتقام" دارم!