امروزه بخش بزرگی از دنیای اقتصاد را تبلیغات تشکیل می دهد. اما “جسمی جوزف” یک شهروند فلوریدا راه عجیبی برای تبلیغات پیش گرفته است. این مرد ۳۱ سال سن دارد ۸ ماه است به این کار مشغول است و درآمد خوبی هم کسب می کند. این مرد با مدل موی عجیب خود آرم و لوگو شرکت های بزرگ را روی مو های سر خود رنگ آمیزی می کند و به این ترتیب بیلبورد کوچک تبلیغاتی سیار می شود.
برترین ها: پو زیونا چانا، مردی هندی است که ۹۴ فرزند از ۳۹ همسر خود دارد.
همه اعضای این خانواده در خانه چهار طبقه یاسی رنگ با یکصد اتاق خواب زندگی می کنند و هفته گذشته، خبرگزاری تایمز هند خبر داد بزرگ ترین خانواده دنیا در حال افزایش به ۲۰۰ نفر است. به گفته پسر بزرگ زیونا، ۵۵ فرزند، ۱۲ عروس، ۴ داماد و ۸۶ نفر از ۱۲۸ نوه های این مرد همه در یک خانه زندگی می کنند و مدیریت خانه نیز به عهده ۳۹ همسر زیوناست.
همه زوج های ازدواج کرده، اتاق یا اتاقک های مجزا دارند. در حالیکه فرندان مجرد همه به طور دسته جمعی در یک خوابگاه بزرگ زندگی می کنند. نخستین و بزرگ ترین همسر زیونا – تیانگی – وظیفه برنامه ریزی هفتگی کارهای خانه و تعیین وظیفه برای دیگر همسران زیونا را به عهده دارد.
تیانگی همچنین مدیریت آشپزخانه را نیز به عهده دارد. در آشپزخانه این خانواده بزرگ برای هر وعده غذا حدود ۱۱۴ کیلوگرم گوشت، سبزیجات و برنج مصرف می شود.
زیونا چانا می گوید: «احساس می کنم فرزند مورد علاقه خداوند هستم زیرا او فرزندان زیادی به من عطا کرده است تا از آنها مراقب کنم. این خوش شانسی من است که همسر ۳۹ زن و صاحب بزرگ ترین خانواده دنیا هستم.»
یکی از همسران جوان این مرد می گوید: «ما همیشه در کنار او هستیم زیرا او مهم ترین فرد این خانه و خوش تیپ ترین مرد روستاست.»
- تصاویر زیر از حیوانات در لباس می باشد که بسیار جالب و دیدنی می باشند.
آهای روزگار !!
برایم مشخـــص کن
اینبــار کــدام سازت را کوک کــرده ای تا برایم بزنـــی
می خواهـــم رقصــم را با سازت
هماهنگ کنم ... !!
رقاص کـهـ باشی ، دیگر آهنگ خاصـی مــعنی ندارد
بـا هـر آهنگی بـاید برقـصی !!!
و ایـن روزهـا . . .
چه بـد آهنگــ ها یی میزنـد روزگــــار ،
و مـن . . .
هر روز برایش می رقــصم . . .!!
میخندم و سیگار میکشم...!
دیــگر تـــب هــم ندارم..!
داغ هــــم نــیســتم...!
دیگر به یاد تو هم نــیســتم..!
ســــرد شــــده ام...
ســـردِ ســـرد...!
شایــد دق کـــرده ام...
کسـی چه می داند...!!
هیچ قــــطاری از این اتــــاق نمی گذرد
من اینجــــا نشسته ام
و با همین سیـــــ ـگار
قــــطار می آفرینم
نمی شنـــوی …!؟
سرم دارد سوتــــــ ــ ـ می کشد …
می گوینــــد: "دل بــــه دل" راه دارد ...!
پــــس چــــرا وقتــــی ;
"دلــــم" را شکستــــی ,
"دلــــت" نشکســــت ؟!!!
دیوار احساس من را،
همه…
کوتاه می پندارند ،
اما چه می دانند ،
در پس این دیوار کوتاه ،
زمینش عمق فراوان دارد…
. . هنوز هم ، حوالی خواب های . . .
. . . شبانه ام پرسه میزنی . . .
. . . لعنتی . . .
. . . دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر . . .
. . . بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم . .
دل درد گـرفـتـ ام از بـس فنـجـان هـای قهــوه را سر کشیده ام...
و تـو....
تـَ هیـچـدام نـبـودی !!
سکوتم تمام حرف های من است...
سکوتم را گوش کن ،
گریه ات می گیرد...!
انگار قرار نیست با تو بی حساب شوم
سالهاست که رفته ای
اما...
هنوز هم اشکهایم
دارند حسابِ دیدنت را
با چشم هایم صاف می کنند...
سال نــــــــــــــــو مبـــــــــــارک